مقام نماز در اسلامنويسنده : محمدصبور البخاري
در اين رساله معرفت نماز, اهميت آن درحيات فردى واجتماعى مسلمان, حكم آن, اجر ثواب گذاردنش, گناه و عذاب بي نمازى وديگر مسائل مربوط به نماز ان شاء الله بيان مى گردد.
معناى لغوى نماز دعاى خير مى باشد چنانى الله سبحانه وتعالى پيغمبرش را مى فرمايد:( وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُم)ْ>> صلات فريست بر آنان ,( يعنى درحقشان دعاى خير نما). به درستى دعاى خير تو برايشان باعث وقار, وبردبارى است.<< اما در شريعت نماز آن گفتنى ها وكردنىهاى را گويند, كه الله تعالى آن را فرموده وپيغمبرش طريقةادايش را تعليم داده است. آن با تكبيريعنى: الله اكبر شروع گردد وبا تسليم يعنى سلام دادن خاتمه پذيرد. فرض بودن نماز به امر الله تعالى وبا فرموده هاى پيغمبر( صلى الله عليه وسلم ) وبه اجماع واتفاق امت اسلامى ثابت گرديده است. در قرآن كريم الله تعالى چنين دستور مى دهد: ( فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ) "الحج:الآية 78 "(پس بر پا داريد نماز را و بدهيد زكات را و چنگ بزنيد به الله:( يعنى از وى مدد بخواهيد و به وى توكل نماييد يعنى به مددش اعتماد كنيد ) الله سبحانه وتعالى مددگار شما است. او بسيار مددگارنيك و يارى كنندةخوبى است.) در جاى ديگر مى فرمايد: (إِنَّ الصَّلاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا) " النساء:الآية 103 "ترجمه:- نماز بر مؤمنان فرضى است, كه وقتش معين كرده شده مى باشد. اما رسول الله – صلى الله عليه وسلم-چنين فرموده اند: ( بني الإسلام على خمس شهادت أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله و اقام الصلاة و إيتاء الزكاة و صوم الرمضان وحج البيت من استطاع إليه متفق عليه" ترجمه :- بنياد اسلام عبارت ازپنج چيز است: شهادت دادن به اين, كه به غير از الله تعالى ديگر هيچ خداى وجود ندارد. و اين,كه محمد- صلى الله عليه وسلم- بنده و فرستادهاو است. و برپا داشتن نماز و دادن زكات و روزه داشتن ماه رمضان و خانه الله تعالى را حج كردن از براى كسى,كه قدرت آن جا رفتن را داشته باشد.
تاريخ فرض شدن نماز و اهميت آن در حيات شخصى و اجتماعى
اهل سيرت بر اين اند, كه نماز درشب معراج رسول اكرم – صلى الله عليه وسلم – به نزد پروردگار فرض گرديده است. تاريخ آن را تقريبا پنج سال قبل از هجرت مى گويند, كه اين به بيست وهفتم ماه رمضان سال616 ميلادي:يعنى به سال هشتم آشكار شدن نبوت محمد – (صلى الله عليه و سلم) – برابرمى آيد. حكمت در فرضيت بودن نمازاين است,كه علاقة بنده را با پروردگارش مستحكم مى كند و او بسبب ادا كردن نماز خالق مهربانش را شكر سپاس مى گويد. اين عمل سبب راضايت پروردگار شده او تعالى اين بندة شگر گذارش را از نعمتهاى دنيوى و اخرويش بهرور مى سازد. در نتيجه بنده سعادت مندى دو عالم را نايل گرديده از بد بختى دنيا و آخرت رهاى مى يابد. الله سبحانه و تعالى مى فرمايد:( لإن شكرتم لأزيدنكم و لإن كفرتم إن عذابي لشديد) يعنى اگر شكر گذار گرديديد البته نعمتهايم را به شما افزون خواهم كرد. و اگر ناسپاسى كرديد پس بدانيد عذاب من بسيار سخت مى باشد). اما آن منفعتهاى شخصى, كه نماز گذار به سبب خواندن نماز كسب مى كند اين است, كه اگر آن را با اخلاص بخواند هميشه در بالاى خود الله سبحانه وتعالى را نظارت كننده مى بيند. در نتيجه خوف مى برد, كه به كار نارواى دست بزند ولجام نفس سركش را به جانب كارهاى خير مى گرداند از جانب خود الله تعالى او را براى انجام دادن كارهاى نيك قوت مى دهد و براه راست هدايتش مى كند. چنانى او تعالى مى فرمايد: ( وأقم الصلاة إن الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنكر) ( العنكبوت: 45) يعنى:و برپا ب دار نماز را! بدرستى نماز از كارهاى بى حيايى وناپسند منع مى نمايد) در بعضى روايتها باسند مرفوع وموقوف چنين آمده است: ( من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والمنكر لم تزده من الله إلا بعدا وفي رواية فلا صلاة له ( رواه الطبراني وغيره مر فوعا وموقوفا) هركه را نمازش از كارهاى بى حيايى و ناپسند منع ننمايد او را از الله تعالى به جز دورى ديگر چيزى نتيجه نباشد. ودر روايتى چنين آمده, كه نمازش درست نشود. چون مسلمان عاقل و مخلص هميشه مى كوشد تا هيچ كار بدى را انجام ندهد تا نمازش نزد خداوند نامقبول نشود. زيرا او خوب مى داند, كه الله تعالى نماز راسبب نجات او گردانيده است وگر نه الله تعالى هيچ احتياجى به نماز وى ندارد. خواندن نماز چيزى را در ذات وصفات الله تعالى زياد نه كند و نخواندنش چيزى را از او كم نكند. اما فايده هاى اجتماعى نماز بسيار بزرگ اند. آن جامعة, كه افراد آن واقعا نماز گذار باشند هرگز به كارهاى بد دست نزنند. درچنين جامعه فضاى دوستى ومحبت واتحاد و برادرى حكم فرما خواهد بود, وافراد آن در امنيت و بركت حيات بسر خواهند برد. چون همگى در صف نماز استاده مى شوند آن صفى است, كه شاه و گدا در يك قطار مى استند و هرروز چند مراتبه همديگررا مى بينند و از احوال همديگر باخبر مى شوند.آنچنان كه گفتيم يك شمه اى از منفعتهاى بزرگ نماز در اين عالم فانى است، اما در موضوع منفعتهاى اخروى آن ان شاالله سخن خواهيم راند.
اين منفعتها دو قسم مى باشند: 1- بخشش گناهان 2- نايل گرديدن به نعمتهاى فراوان وبى انتهاى الله سبحانه وتعالى. اما قسم اول اين منفعتها چنانى گفتيم بخشش گناهان است, كه در اين موضوع رسول اكرم ( صلى الله عليه وسلم) مى فرمايد: ( الصلوات الخمس والجمعة إلى الجمعة ورمضان إلى رمضان مكفرات لما بينهن إذا اجتنبت الكبائر) ( رواه مسلم) گذاريدن پنچ وقت نمازوازجمعه تا نماز جمعة ديگر و رمضان تا رمضان ديگر اين همه جبران كننده هاى مى باشند, گناهان در بين اداى يك نماز تا اداى نماز ديگر يا بين رمضان يك سال تا رمضان سال ديگر محو و نيست مى سازند. به شرط اين, كه گناهان كبيره, مثل قتل به ناحق, زنا وغير صادر نكرده باشد. در حديث ديگر رسول اكرم صلى الله عليه وسلم مى فرمايد: ( أريتم لو أن نهرا بباب أحمد كم يغتسل فيه يوم خمسا هل يبقى من درنه شيئ؟ قالوا لا يبقى من درنه شيئ قال: فذاك مثل الصلوات الخمس يمحوا الله بهن الخطايا) ( متفق عليه) يعنى: ( بگوييد, كه اگر يك نهر آبى از نزد دروازة هر يكى از شما جارى باشد و او در آن هرروز پنچ مراتبه بدنش را بشويد, آيا چركى در بدنش باقى مى ماند؟ اصحاب كرام گفتند: چركى در وى باقى نخواهد ماند. رسول اكرم صلى الله عليه وسلم فرمود: اين بگذاريدن پنج وقت نماز شباهت دارد, كه به سبب آن الله تعالى گناهان را محو مى گرداند). مفهوم اين حديث شريف اين است, كه نماز در يك روز پنچ مراتب از گناه پاك مى سازد. عبدالله ابن مسعود روايت كند, كه مردى گناهى صادر كرد. به اين طريقه, كه زنى را بوسه كرد. بعد اين نزد رسول الله ( صلى الله عليه وسلم آمده از گناه كرده اش خبرداد. در اين حال الله تعالى آيت ( أقم الصلاة طرفي النهار وزلفا من الليل إن الحسنات يذهبن السيئات) يغنى: برپا دار نماز را در دو طرف روز و ساعتى چند شبانه به درستى عبادتها گناهان را دور مى سازند. بعد نزول اين آيت آن مرد از رسول الله ( صلى الله عليه وسلم) پرسيد: اين بخشش به گذاريدن نماز تنها براى من است يا براى همه؟ رسول الله صلى الله عليه وسلم گفتند: براى همة امت من مى باشد. اما قسم دوم منفعتهاى أخروى اين نايل شدن به نعمتهاى پروردگار است. رسول الله صلى الله عليه وسلم مى فرمايد ( صلوا خمسكم و صوموا شهركم وأدوا زكاة أموالكم و أطيعوا ذا أمركم تدخلوا جنة ربكم ) ( رواه أحمد والترمذي وقال حسن صحيح) يعنى ( پنج وقت نمازتان را بگذاريد وماه رمضانتان را روزه بداريد و زكات مالهايتان را ادا كنيد و اميرخود را اطاعت نماييد. به بهشت پروردگارتان مى دراييد. درحديث ديگرى امده است( ما من مسلم يتوضأ فيحسن وضوءه ثم يقوم فيصلي ركعتين مقبلا عليهما بقلبه و وجهه إلا وجبت له الجنة) ( واه مسلم ) يعنى: ( هر مسلمانى, كه طهارت را نيك انجام بدهد, سپس دو ركعت نماز بخواند, البته به فضل كرم الله تعالى به جنت درايد. اما آن نعمتهاى بى بها و جاودانى جنت آن چنان بزرگ و گوارايند, كه كسى آن را نديده و نشنيده است. از الله تعالى دعا مى كنيم, كه همة نماز گذاران را از آن بانصيب بگرداند.
الله سبحنه وتعالى مى فرمايد: ( فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون ) ( الماعون) يعنى: ( واى بر حال آن نماز گذارانى, كه در گذاريدن نمازهايشان سستى مى نمايند. در اين آيت كريمه الله تعالى آن اشخاصى را, كه به نماز خواندن پابند نيستند و آن را به طور درست نمى خوانند, تهديد و عذاب دوزخ كرده اند. اين چنين در جاى ديگرى از احوال دوزخيان چنين خبر مى دهد : (ماسلككم في سقرقالوا لم نكن من المصلين ) " المدثر: يعنى : ازدوزخيان مى پرسند : چه چيز شمارا به دوزخ دراورد ؟ آنان در جواب مى گويند : ما ازجملة نماز گذاران نبوديم . رسول اكرم( صلى الله عليه وسلم ) مى فرمايند: (بين العبد وبين الكفر ترك الصلاة) " رواه مسلم " يعنى : در بين بنده وبين كفر امر فرق گذارنده ترك نماز است،از اين حديث شريف دانسته مى شود : كه رفتار بى نماز به رفتار كافر مانند مى باشد: اين نماز است كه در ظاهر مسلمان را از كافر فرق مى كند. اين معنا را رسول اكرم(ص) در حيث ديگرى چنين بيان كرده است: (من استقبل قبلتنا وصلى صلاتنا وأكل ذبيحتنا فهو المسلم) "رواه شيخان و غيرهما." يعنى : هركه هنگام نماز رو به قبلة ما بگرداند ومثل ما نماز بخواند و از گوشت (ذبيحه) ما بخورد پس وى مسلمان مى باشد. در اين حديث شريف رسول الله(ص) يكى از علامت هاى شناختن مسلمان مثل ما نماز خواندن را كفته اند. در آنچه گذشت دو چيز ثابت مى گردد، اول اين، كه مسلمان را با نماز خواندن شناخته مى شود ديگر اين كه بى نماز دوزخى است. اين معنا را رسول الله (ص) چنين بيان كرده است: ( من حافظ عليها كانت له نورا و برهانا ونجاة يوم القيامة و من لم يحفظ عليها لم تكن له نورا ولا برهانا ولانجاة و كان يوم القيامة مع قارون وهامان و أبي بن خلف) "رواه أحمد والدارمي والبيهقي والطبراني وابن حبان وقال المنذري إسناد أحمد جيد كما في المرقاة." يعنى هركه به اين پنج وقت نماز پابندى نمايد برايش فرداى قيامت نور و برهان و نجات خواهد بود. كسى به آن پابند نباشد برايش نه نور است و نه برهان ونه نجات . او همراه قارون، فرعون ، هامان و ابى پسر خلف در دوزخ خواهد بود. از اين حديث شريف ظاهر مى گردد، كه بى نمازهمراه اين بد بخت ترين كافران در سوخت و گداز بى نمازى خواهد بود. پس كسى ايمان به الله تعالى و به روز قيامت دارد بايد هرگز نماز را ترك نكند. از همين جهت امام ترمذى از عبد الله ابن شكيك روايت مى كند كه گفت : (كان أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم لايرون شيئا من الأعمال تركه كفر غير الصلاة) "رواه الترمذي." صحابگان پيغمبر الله تعالى ترك هيچ عملى را جز ترك نماز كفر نمى دانستند.
حكم بى نماز نزد امامان اهل سنت و جماعت
بايد بدانى برادر مسلمان ، كه بى نمازان در حقيقت دو طايفه اند: طايفة اول آن بى نمازان و فاسقانى اند كه از جهت تنبلى و سستى نماز را ترك كرده اند. اما قسم دوم آن اشخاصى اند كه فرضيت نماز را اعتراف ندارند و يا خواندن آن را ضرور نمى دانند. اما حكم طايفة اول . حنفى مذهبان كسى را كه نمازرا از جهت تنبلى و سستى ترك مى كنند فاسق مىنامند و اورا به زندان كردن تا نماز خوان شدنش و درة سخت زدن تا كه از بدنش خون جارى شود حكم كرده اند, اگر توبه نكند تا مرگ بايد زندانى شود. لكن تا زمانى كه فرضيت نماز را انكار نكند يا آنرا ناچيز نداند حكم به كفر كرده نمى شود وكشته نگردد. اما در نزد شافعى ومالكى وحنبلى مذهبان اورا مثل مرتد تا سه روز مهلت داده مى شود. اگر در اين مدت توبه كند و نماز بخواند رها كرده مى شود واگر توبه نكند به جزا كشته خواهد شد. از بين اين چهار إمام تنها درنزدإمام احمد اورا همچون كافر كشته مى شود . اماطايفة دوم : يعنى كسانى كه نماز را منكر ميباشند نزد إمامان چهار مذهب حكم به كفر شده و جزايشان اعدام است.
الله سبحانه وتعالى مى فرمايد: (قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون )(المؤمنون: 1) يعنى: بتحقيق نجات يافتند مؤمنان ، آنانى كه در نماز هايشان فروتنى كنند" از اين آيت كريمه دانسته مى شود،كه آن مؤمنان نماز خوان كامياب مىگردند ونجات مى يابند كه نماز هاى خودرا با هوش يعنى با فروتنى و گريه و زارى خاص از براى الله تعالى مى خوانند. از همين رو با شتاب نماز خواندن ,ركوع وسجده و قيام و جلسه را درست انجام ندادن براى قبول شدن نماز و سبب نجات گشتن آن ضررهاى جديى را به بارمى آورد. آن نمازى كه باشتاب خوانده شود و سنت هاىآن بجاى آورده نشود خود رسول الله (ص)در باره اش مى فرمايد: أذكر الموت في صلاتك فإن الرجل أذا ذكر الموت في صلاته لحي أن يحسن صلاته وصلى صلاة الرجل لا يظن أن يصلي صلاة غيرها وإياك وكل أمر يتعذر منه" رواه الديلمي وحسنه ابن حجر" يعنى: هنگام نمازت مرگ را به ياد آور. به راستى كسى مرگ را در نماز به ياد آرد البته سزاوار اين است كه نمازش را نيك بسازد. نمازت را مثل مردى بگذار كه گمان ندارد كه باز زنده بماند و ديگر بار نماز بخواند. از هر كارى كه عاقبت آن پشيمانى است خودرا نگاه دار. در جاى ديگرى مى فرمايد: (صل مودعا كأنك تراه فأنه يراك) "رواه الإبراهيمي وابن النجار فهو حسن لغيره" يعنى: آن چنين به آرامى و بردبارى نماز بگذار كه گويا الله تعالى را بالاى خود نظر كننده مى بينى. اگر واقعا تو الله تعالى را نبينى او تعالى تورا مىبيند. در حديث ديگرى رسول الله (ص) مى فرمايد: (أسرق الناس الذي يسرق صلاته قيل: يا رسولالله كيف يسرق صلاته؟ قال: لا يتم ركوعها ولا سجودها وأبخل الناس من يبخل بالسلام) "رواه الطبراني و الحاكم وصححه المنذري والألباني" يعنى: دزد ترين مردم آن كسى است كه نماز خود را ميدزد. پرسيدند يا فرستادة الله تعالى چگونه نماز خودرا دزدى ميكند؟ گفت:به اين طرز كه ركوع وسجود خودرا پوره نمى كند. يعنى آن را باشتاب انجام مى دهد. بخيل ترين مردم كسى است كه در سلام دادن بخل كند. در حديث ديگرى مى فرمايد: ( أول شيء يرفع من هذه الأمة الخشوع حتى لايرى فيها خاشعاً) "رواه الطبراني و حسنه الهيثمي" يعنى: اولين كار خير كه از بين اين امت برداشته مىشود اين خشوع يعنى خاك سارى و فروتنى است كه حتي در بينشان هيج خاك سارى را ديده نمى شود. مادر مؤمنان عايشه رضى الله عنها نماز گذارى رسول الله (ص) راچنين صفت مى كند: ( كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يبيت فينادي بلال بالأذان فيقوم فيغتسل فإني لأرى الماء ينحدر على خده وشعره ثم يخرج فيصلي فأسمع بكائه) "رواه أبو يعلى و رجاله رجال الصحيح" يعنى: رسول الله خواب مى رفتند پس اورا بلال به اذانش ندا مى كرد. بعد اين از جايش بر ميخواست و وضؤ مى كرد، مى ديدم، كه آب رويش قطره_قطره مى چكيد سپس به مسجد مى رفت ونماز ميخواند ومن آواز گريه اش را ميشنيدم . باوجود اينكه محمد (ص) پيغمبر الله تعالى است و او تعالى تمام گناهانش را بخشيده است باز هم فروتنى مى كرد. او صلى الله عليه وسلم بنده بودن خودرا اعلان مىنمود و از خوف عذاب الله تعالى گريه مى كرد. چنين نماز آن نمازى است كه در شريعت مطلوب بوده با فضل وكرم الله تعالى باعث نجات ماخواهد شد. دعا مى كنيم كه الله تعالى ما را نماز خوان واقعى بگرداند.
آمين يا رب العالمين وصلى الله تعالى على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين.
|